● موسیقی الکترونیک:
از زمان توسعه و تکامل نوار استودیویی، سینتی سایزر و کامپیوتر در دهه های 1950 و 1960، آهنگسازان از امکانات بالقوه نامحدودی برای پدید آوردن و مهار صدا برخوردار شدند. موسیقی الکترونیک از همان گستردگی و تنوع موسیقی غیر الکترونیک برخوردار است. طیف آثار الکترونیک، موسیقی راک، موسیقی تصادفی و آثار سریال را در خود گنجانده است.
سازها و ابزار الکترونیک این امکان را برای آهنگساز فراهم آورده اند تا رنگ صوتی، کشش، دینامیک و زیر و بم صداها را با دقتی بی سابقه مهار کند. آهنگساز دیگر محدود به استفاده از اجراکننده نیست. نخستین بار است که آهنگسازان می توانند بی واسطه در مقوله کارشان ـ صوت ـ به کار پردازند. دیگر به میانجی ها، یعنی اجراکنندگان، نیازی نیست. نوار استودیویی یک اثر موسیقی، به خودی خود اثری موسیقایی است. به این ترتیب، تنها و فقط آهنگساز است که مسیول تحقق دگرگونی های ظریف ریتم، رنگ آمیزی و دینامیک است؛ این کار زمانی به اجراکننده واگذار می شد.
بسیاری از آهنگسازان برای انسانی ساختن موسیقی الکترونیک، نیاز به در آمیختن آن را با موسیقی اجراکنندگان زنده حس می کنند. این کار، می تواند به روش های گوناگون انجام شود. برخی قطعه ها از یک یا چند نوازنده همراه با صداهای ضبط شده در استودیو بهره می گیرند. صداهای ضبط شده ممکن است صداهای الکترونیکی، انواع سر و صدا و یا ضبط اجرای زنده نوازندگان باشد.
گاه نیز اجراکنندگان ممکن است با اجرای دویت میان خود و یا هم نوازی با نسخه ای ضبط شده از اجرای خود که با روش های الکترونیکی پرورانده شده است سر و کار داشته باشند. آهنگسازان در ترکیب اجراهای زنده و صداهای ضبط شده با مسیله تطبیق زمانی صداهای اجرای زنده ـ که از اجرایی به اجرای دیگر تغییر می یابد ـ و صداهای تغییرناپذیر ضبط شده روبه رو هستند. در سال های اخیر، برخی از آهنگسازان با آفرینش آثاری تعاملی برای اجراکنندگان و کامپیوتر به این مسیله پرداخته اند. در این آثار، کامپیوتر توسط آهنگساز چنان برنامه ریزی می شود که بتواند به روش های موسیقایی خود را با اجرای زنده هم خوان کند.
گروه دیگر از آثار الکترونیک آثاری هستند که در آن ها سازهای رایج، سینتی سایزرهای دیجیتال و نمونه سازها در اجرای زنده به کار گرفته می شود. علاوه بر این، صدای سازهای معمول نیز ممکن است از راه شبیه سازی و تقویت به وسیله آمپلی فایر کیفیتی هیجان انگیز بیابد. استفاده آهنگسازان از پیانو و ویولون الکتریکی نمونه چنین کاری است.
موسیقی الکترونیک نه فقط به خودی خود که از نظر تأثیر بر تفکر موسیقایی نیز اهمیت دارد. سازهای الکترونیک تداعی کننده صداهایی نو و شکل هایی تازه از ساختار ریتمیک هستند. میلتن ببیت می گوید: امکانات موسیقی الکترونیک، مرزها و محدودیت هایی را به ما نشان داده است که پیش از این درک نشده بود ـ محدودیت هایی رمزآمیز مانند محدوده شنوایی انسان، محدودیت او در اندیشیدن به مفاهیم و ادراک، در بسیاری موارد کیفیت هایی خاص را در نظر داریم، اما پی می بریم که گوش انسان توانایی تشخیص آن را ندارد دلیل به سادگی آن است که ارگانیسم انسان نمی تواند با سرعت کافی واکنش نشان دهد، نمی تواند صداها را با همان سرعت و دقتی که سینتی سایزر پدید می آورد یا بلندگو بازآفرینی می کند دریافته و از یکدیگر تفکیک کند.
● سازهای الکترونیک:
ساز الکترونیک سازی است که صدا را به روش الکترونیک ایجاد یا تقویت می کند. اختراع اولین نمونه های این سازها به 1904 بر می گردد، اما از دهه 1950 به بعد تاثیری چشمگیر بر موسیقی داشته اند. امروزه تکنولوژی الکترونیک و تکنولوژی کامپیوتر به سرعت پیشرفت کرده، پیوسته متحول شده و به گونه ای فزاینده درهم آمیخته شده اند. سازهایی تقویت شده مانند پیانو، ارگ و گیتار الکتریکی نیز سینتی سایزر، کامپیوتر و یا ترکیب تمام آن ها از جمله سازهای الکتریکی هستند که برای اجرا و ساخت موسیقی به کار می روند.
استودیوی صوتی ابزار اصلی آهنگسازان موسیقی الکترونیک در دهه 1950 بود. مواد خام یک استودیوی صوتی از صداهایی ضبط شده ـ یا بدون زیر و بم معین ـ که ممکن است منشاء الکترونیک داشته و یا از منابعی واقعی مانند صدای فلوت و آوای پرندگان فراهم آمده باشند تشکیل می شود.
آهنگساز این صداها را به شیوه هایی گوناگون می پروراند؛ شیوه هایی همچون تند و کند کردن، تغییر زیر و بم کردن یا کشش زمانی، پژواک دادن، عبور از فیلترهای صوتی به منظور تغییر رنگ آن ها، میکس (آمیختن) و ویرایش نوار استودیویی (برش و چسباندن تکه های مختلف نوار) برای پخش آن ها به ترتیبی دلخواه. ریتم به طور کامل در مهار آهنگساز است، زیرا مدت تداوم یک صدا به طور قسمتی از نوار که صدا بر روی آن ضبط شده بستگی دارد.
با این همه، ویرایش و ضبط نوار استودیویی روندی دشوار، غیر دقیق و وقت گیر بود و به همین سبب بسیاری از آهنگسازان دهه 1960 به سینتی سایزر که در حدود 1955 اختراع شد رو آوردند.
سینتی سایزر دستگاهی با اجزای الکترونیک است که می تواند صدا را ایجاد، تبدیل و مهار کند. سینتی سایزر قادر به پدید آوردن گسترده ای بسیار متنوع از صداهای موسیقایی و غیر موسیقایی است و مهار کامل زیر و بم، رنگ، شدت و کشش صداها را برای آهنگساز ممکن می کند. سینتی سایزرها را اغلب می توان با شستی هایی نواخت که این نیز امتیازی دیگر نسبت به مکانیسم های استودیویی صوتی است.
سینتی سایزرها از نظر ابعاد و توانایی با یکدیگر متفاوت اند.
برای نمونه، میلتن ببیت در خلق کمپوزیسیون برای سینتی سایزر، سینتی سایزری عظیم و بی نظیر را به کار گرفت که در ساخت آن از لامپ خلاء استفاده شده است و سراسر یک دیوار از مرکز موسیقی الکترونیک کلمبیا ـ پرینستن در نیویورک را اشغال می کند. در دهه های 1960 و 1970 سینتی سایزرهای کوچک تر و ارزانتر ترانزیستوری ساخته شدند که موگ4 و باچلا5 نمونه های آن هستند؛ چنین سینتی سایزرهایی در استودیوهای موسیقی الکترونیک، دانشگاه ها و بنگاه های تبلیغاتی نصب شد، در کنسرت های زنده راک و موسیقی الکترونیک نواخته شد و برای خلق موسیقی فیلم های سینمایی و تلویزیونی به کار آمد. امروزه سینتی سایزرهای بسیار پیشرفته که از توانایی های کامپیوتر نیز بهره می گیرند ساخته شده است و چندین تکنولوژی گوناگون در آن ها به کار گرفته می شود.
سنتز آنالوگ ـ قدیمی ترین تکنولوژی به کار رفته در سینتی سایزرها که تا حدود 1980 بر موسیقی الکترونیک سیطره داشت ـ آمیزه ای از صداهای پیچیده را به کمک فیلترهای صوتی پرداخت شده است به کار می گیرد. این تکنولوژی نیز، مانند هر تکنولوژی آنالوگ، مبتنی بر ارایه داده ها به صورت مقادیر سنجش پذیر فیزیکی ـ در این مورد، مشخصه های فیزیکی امواج صوتی ـ است.
سنتز دیجیتال مدولاسیون فرکانس (اف ام ) توسط جان چاونینگ ابداع شد و امتیاز آن را کمپانی یاماها خریداری کرد و از آن پس در سازهای الکترونیک یاماها به کار رفته است. این تکنولوژی نیز مانند دیگر تکنولوژی های دیجیتال (رقمی) مبتنی بر ارایه مقادیر فیزیکی ـ در این مورد، مختصات نقاط منحنی های صوتی ـ به صورت عدد است.
جلوه سازها که معکوس کننده ها، پژواک سازها و نیز تفکیک کننده های استریو را شامل می شوند، اغلب بخشی جداناشدنی از هر سینتی سایزر و روند سنتز صوتی به شمار می آیند. این ابزار کم و بیش در روند ضبط تمام انواع موسیقی (به ویژه موسیقی پاپ) و نیز در برخی از اجراهای زنده به کار می روند.
قرار گرفتن نمونه هایی کوچک از صداهای واقعی ضبط شده با روش دیجیتال در مهار شستی های سینتی سایزر، نمونه سازی را نیز به عنوان یکی از تکنولوژی های کاربردی در سینتی سایزر در آورده است؛ با آنکه چنین صداهایی را می توان هنگام پخش به دلخواه دچار تغییر و تبدیل ساخت، اما در نمونه سازی، سنتز به معنای حقیقی وجود ندارد. نمونه سازی را می توان شکلی پیشرفته از پیوند صداها بر نوار استودیویی دانست: تکنیکی که به آهنگساز امکان می دهد تا به ضبط دیجیتال تکه های کوچک صوتی (یا همان نمونه ها) بپردازد و سپس آن ها را بپروراند. نمونه سازی بخشی جدایی ناپذیر از کار سینتی سایزرهای نه چندان گران قیمت متصل به کامپیوتر و نیز یکی از مهم ترین جنبه های ساخت موسیقی الکترونیک امروزی است.
یکی از پیشرفت های چشمگیر در تکنولوژی سنتز صدا با عنوان رابط دیجیتال سازهای موسیقی (میدی) شناخته می شود؛ استانداردی سخت افزاری که توسط سازندگان تجهیزات موسیقی الکترونیک برای اتصال وسایل الکترونیک اجرای موسیقی به سینتی سایزر اختیار شده است. میدی امکان آن را فراهم آورده تا مکانیسم نواختن و ایجاد موسیقی به واقع از یکدیگر جدا شوند؛ امروزه شستی هایی مشابه شستی های پیانو، مهارکننده های سازهای بادی چوبی و مهارکننده های زهی که هر سه مانند سازهای اصلی به کار می روند، از وسایلی هستند که برای نواختن موسیقی الکترونیک به سینتی سایزر متصل می شوند. همچنین با هر کدام از سازهای میدی که به کامپیوتر شخصی (pc) متصل باشند می توان سیگنال هایی را وارد کامپیوتر کرد یا به آن ها از کامپیوتر سیگنال هایی فرستاد و استفاده کننده می تواند به ذخیره و ویرایش موسیقی بپردازد. نت هایی را که نگاشته به موسیقی بدل می کند یا نت هایی را که نواخته است بر نمایشگر دیده یا از چاپگر دریافت کند.
کامپیوتر سومین و متأخرترین رده از وسایل الکترونیک است، که برای پدید آوردن و نیز ضبط موسیقی به کار گرفته شد؛ پس از استودیوی صوتی و سینتی سایزر بود که کامپیوتر برای خلق، اجرا و ضبط موسیقی تکامل یافت و به کار گرفته شد. از آنجا که امواج نوسانی سازنده صدا را می توان به صورت مجموعه ای از اعداد (مشخصه های فیزیکی) نشان داد، کامپیوتر را می توان چنان برنامه ریزی کرد که مشخصه های صوت را از آهنگساز دریافت کند و سپس آن ها را به اعداد متناظر با این مشخصه ها تبدیل نماید. سرانجام، اعداد از طریق یک مبدل کامپیوتری به صداهایی قابل شنیدن و قابل ضبط بر نوار صوتی بدل می شوند.
دهه های 1970 و 1980 دهه پیشرفت تکنولوژی در ساخت کامپیوترهای کوچک بود، کامپیوترهایی که آهنگساز را قادر می ساخت تا موسیقی برنامه نویسی شده را در همان لحظه بشنود؛ کامپیوترها از آن پس باز هم پیشرفته تر شده اند. سنتز موسیقی (به طور عمده، ایجاد صداهایی که با هیچ شیوه دیگری قابل دستیابی نیستند)، کمک به آهنگساز در نت نگاری (مطابق قواعد منتخب آهنگساز)، ذخیره سازی نمونه سیگنال های صوتی و مهار مکانیسم سنتز صدا، برخی از کاربردهای کامپیوتر در موسیقی است.
جداسازی کامل وسایل و روش های گوناگون مورد استفاده در موسیقی الکترونیک مدرن از یکدیگر آشکارا نه ممکن است و نه فایده ای دارد؛ تمایز میان تکنولوژی سینتی سایزر و تکنولوژی کامپیوتر تمایزی روشن و مشخص نیست.
استودیوهای موسیقی الکترونیک برای دسترسی به صداهایی هر چه متنوع تر و نیز مهار بیشتر آهنگساز بر آن ها، امروزه گسترده ای از دستگاه های هم بسته الکترونیک مانند دستگاه های ضبط، سینتی سایزر، کامپیوتر و دستگاه های میکس و فیلترهای صوتی را در خود جا داده اند.
تمام این دستگاه ها، امکان بهره برداری آهنگساز را از سراسر طیف صوتی به گونه ای بی سابقه فراهم می آورند. با این همه، کیفیت موسیقی خلق شده هنوز نیز به تخیل و نیروی سازمان بخش ذهن انسان بستگی دارد.
اول از ترنس شروع میکنم :
ترنس ماهیتی بازتولیدی دارد و بیشتر وابسته به دستگاهای الکترونیکی چون سینتی سایزر ، سکانسر یا نواسازها ی رایانه ای است و چندان سروکاری با ساز و آواز و ارکستر ندارد . صافی های فرکانسی و میکسر ها نیز امکانات بیشماری را برای دستکاری نوا ها و خلق صداهای تازه و ترکیبی در اختیار دی جی ها ( Disk Jockey ) می گذارند ، به همین دلیل است که ترنس تبدیل به موسیقی دی جی ها شد یا به بیان دیگر دی جی ها ترنس را گسترش داده اند . آنها با استفاده از یک فناوری جمع و جور و نواهای موجود ، دست به آزمونها و نوآوریهای تازه می زنند و حتا هنگام اجرا، شکل موسیقی را در بده بستان با مخاطبان تغییر می دهند . این عنصر فبداهه پردازی و مخاطب محوری ، ترنس را به سبکی مردمی و البته جوان پسند تبدیل ساخته است . در توصیف الگوی ساختاری ترنس باید از تکرار و تداوم یادکرد . نواهای ناتمام و ملودیهای خام سوار بر ضرباهنگی سریع ، به مرور می آیند و می روند یا با عناصر ریتمیک که مبنای کار هستند ، ترکیب شده و دائما شکل عوض می کنند و بصورتی بطئی به اوج می رسند تا با افتان و خیزان ناگهانی شنونده را در مسیر خلسه از سطحی به سطح دیگر ببرند و به شور و حالی عمیق تر برسانند .
الگوی تکرار در هاوس و تکنو نیز برجسته است ، اما آن نوع موسیقی به اندازه ی ترنس رمزآلود و تعالی بخش نیست و ضرباهنگش نیز کمی کندتراست . سرعت کوبه ها ( Beats ) در موسیقی ترنس اغلب بین 125 تا 150 کوبه در دقیقه ( BPM ) است که تمپو یا ضرباهنگ بسیار بالایی را ایجاد می کند . به نظر می رسد که چنین ضرباهنگی رگ و ریشه یا اندامهای داخلی بدن را بیشتر تحت تأثیر قرار می دهد تا اندامهای خارجی ، تاثیر این امر است که در کنسرتهای ترنس ، رقص بیشتر از درون می جوشد تا از برون . این ساختار پرضرب و پویا همراه با رنگ آمیزی و فضاسازی به شدت ذهنی و گاه فرا زمینی ، به موسیقی ترنس ماهیتی مکاشفه گر می بخشد البته نورپردازیهای لیزری در تقویت این حالات نقش مهمی ایفا می کنند . اهل دل می توانند حس و حال ترنس را با سماع مقایسه کنند . تداومی درونگرا ، خواه در ذکر و شعر باشد خواه با رقص و آهنگ ، در نهایت به گونه ای خلسه یا احساس از خود بیخود شدن می انجامد ، شاید همین جنبه های آیین وار ، ترنس را تا این اندازه جهانی کرده است .
شماتیک یا ساختار تشکیل سبک Trance:
Rave Techno House Goatrance Trance
در راستای پیدایش و شکوفایی تدریجی سبک ترنس دی جی های بزرگی نظیر Jean-Michel Jarre ، Paul Van Dyk ، DJ Dag & Jam El Mar ، Tiesto ، BT ، Paul Okenfold ، Sasha ، Ian Van Dahl ، John Digweed و Robert Miles نقش مستقیم و به سزایی داشته اند . محبوبیت و پیشرفت سبک ترنس را باید مدیون این دی جی های بزرگ دانست . ترنس باعث شور و حال خاصی در درون آدمی می شود و طبق آخرین تحقیقات پزشکی در این مورد گفته شده است که ترنس باعث ترشح هورمونی می شود که ضد افسردگی هست و برای دقت مغز خیلی خوب است . در جامعه ای مملو از پرخاشگری ، استرس در اثر صداهای شلوغی و اصوات در هم و بر هم که برای مغز مضر است ترنس یکی از چاره های فرار از این مشکل بزرگ است تا با شنیدن و گوش فرا دادن اصولی ترنس به مغزمان آرامش و تمرکز واقعی ببخشیم .
طبق دستاوردهای روانشناسان و پزشکان که در مجله Trance Revolution ( انقلاب ترنس ) سال 2008 منتشر شده است : « یک شنونده ی حرفه ای موسیقی الکترونیک باید بدون مصرف هیچگونه ماده ی مخدر به اوج هنر موسیقی یا خلسه برسد و این تصور غلط در میان عموم مردم که باید در حین گوش دادن از مواد روان گردانی چون قرصهای اکستازی ، مشروبات گوناگون ، LSD و غیره استفاده کرد باید به فراموشی سپرده شود . »
ترنس نوعی خواب یا بیهوشی در بیداری است و در بین شنوندگان حرفه ای ماده ی مخدر سا لمی است که انسان با ده دقیقه گوش فرا دادن به آن به لذتی قابل دست نیافتنی می رسد . ترنس جوشش درون است و می توان ریشه ی آنرا Electronic Dance Music و Techno جستجو کرد .
HOUSE
موسیقی هاوس (به انگلیسی: House music) سبکی از موسیقی رقص الکترونیک است که ابتدا در دیسکوتکهای حامیان آمریکایی آفریقاییتبارها، آمریکاییهای لاتینتبار، فرانسویها و همجنسگراها در دههٔ ۱۹۸۰ میلادی ابتدا در شیکاگو و سپس در نیویورک، نیوجرسی، دیترویت، و میامی پرطرفدار شد و سرانجام قبل از برانگیختهشدن در جریان اصلی موسیقی پاپ و موسیقی رقص به اروپا رسید. هاوس به شدت متأثّر از موسیقی سول و فانک برانگیخته شده در سبک دیسکو است. هاوس عموماً از سازهای ضربی سبک دیسکو استفاده میکند، مخصوصاً هنگام استفاده از طبل باس بر روی هر ضرب، میتواند شامل یکسینثسایزر نمایان برای خط باس، درامز الکترونیک، افکتهای الکترونیکی و نمونههای فانک و پاپ و صدای خواننده با تأثیر از افکت پسآوایی و بازآوایی باشد.
اسیدهاوس
اسیدهاوس (به انگلیسی: Acid house) زیرشاخهای از موسیقی هاوس است که روی قالبهای تکرارشونده و هیپنوتیزمی ترنسمانند تاکید دارد، که معمولا همراه با صدای نمونه برداری شده خواننده یا خطهای محاوره مانند به جای استفاده مستقیم از خواننده و شعر است. هسته سرکوبکننده صدای سبک فوق توسط دی جیهای اهل شیکاگو که استفاده از دستگاههای سینث سایزر-سیکوئنسر الکترونیک تی بی۳۰۳ را تجربه میکردند در اواسط سالهای ۱۹۸۰ میلادی توسعه پیدا کرد. اسید هاوس سپس به بریتانیا، استرالیا و قاره اروپا گسترش پیدا کرد به طوری که توسط دی جیهای روزهای اوایل موسیقی رِیو پخش میشد. در اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی، قطعات و میکسهای مجدد کاپیکَت (به انگلیسی: CopyCat) سبک اسید هاوس را به جریان اصلی موسیقی معرفی کرد که تحت تاثیر سبکهای پاپ و موسیقی رقص میبود.
با نام مستعار صدای اسید، سبک موسیقی اسیدهاوس تفاوتی عمده با سبکهای نوظهور دیپ هاوس و یا وکال هاوس پیدا کرد که آنرا کمینهتر، خیلی سبکتر و یا با غیاب سازبندی و به طور کلی سختتر یا صدای ترنسی تری نسبت به آنها داشت. این جهتگیری دوراهی به عنوان جداسازی زودهنگامی در موسیقی هاوس ثبت شد که به صورت مستقیم همبسته به پیدایش سبک هارد دنس و ترنس میشد که نقطه عطفی در عرصه توسعه موسیقی رِیو بود. سرسختی این سبک حاصل اکتشاف صدای عجیبی بود که توسط سینث سایزر خط باس رولند تی بی ۳۰۳ تولید میشد. هنگام پیچ و تاب دادن ریتم سرراست ۴/۴ که توسط تعداد زیادی از سبکهای موسیقی هاوس و تکنو به صورت مشترک استفاده میشد، برای تولید ریتمهای بسیار قوی و ضربهای تری نسبت به سبک پاپ یا موسیقی الکترو، برنامه ریزی شده بود. هردوی این عناصر در بیشترین قطعههایی که به عنوان هسته اصلی صدای اسید هاوس شناخته شدهاند، دیده میشوند. دیگر صدای معروف شرکت رولند صدای درام ماشین تی آر ۸۰۸ بود که به صورت مشترک استفاده میشد. اسید هاوس بر موسیقی رقص به صورت محسوسی با در نظرگرفتن تعدادی از قطعههای موسیقی الکترونیک که اسیدهاوس را به صورت مرجعی از استفاده از سبکهای دیگر مانند ترنس - گواترنس - سای ترنس - برک بیت - تکنو -تریپ هاپ و موسیقی هاوس، تحت تأثیر قرار دادهاست.
.
|
امتیاز مطلب : 137
|
تعداد امتیازدهندگان : 29
|
مجموع امتیاز : 29